قرآن برای مسائل جدید چه جوابی دارد؟
یکی از اساسیترین سوالات درباره کتاب خدا این است که آیا کتابی که بیش از 14 قرن نازل شده میتواند پاسخگوی سوالات و نیازهای انسان امروزین بوده و مسائل دنیای کنونی را حل کند؟ به تعبیر دیگر قرآنی که گفته میشود برای تمام بشریت در همه اعصار آمده است، با آنکه در آن ذکری از این امور نوظهور نرفته است، حکم مسائل و موضوعات جدید چگونه از آن استنباط میشود؟
یکی از اساسیترین سوالات درباره کتاب خدا این است که آیا کتابی که بیش از 14 قرن نازل شده میتواند پاسخگوی سوالات و نیازهای انسان امروزین بوده و مسائل دنیای کنونی را حل کند؟ به تعبیر دیگر قرآنی که گفته میشود برای تمام بشریت در همه اعصار آمده است، با آنکه در آن ذکری از این امور نوظهور نرفته است، حکم مسائل و موضوعات جدید چگونه از آن استنباط میشود؟
در پاسخ به این سوال باید گفت از آنجا که قرآن کریم کتاب حیات و رسالت ابد است، خطوط کلی را گفته و بعد جزئیات را هم به وسیله اهل بیت علیهمالسلام به مردم بازگو کرده است. خداوند، قرآن را به عنوان قانون اساسی تدوین کرده و آنگاه به پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم فرموده است «و أنزلنا إلیک الذّکر لتبین للنّاس ما نزّل إلیهم» (1) بنابراین خداوند تبارک پیغمبر را مبیّن و مفسّر قرآن قرار داده است یعنی علوم قرآنی را به پیغمبر آموخته است.
در مرحله بعد پیغمبر صلی الله علیه و آله آن علوم قرآنی را به اهل بیت علیهم السلام و همچنین به مردم انتقال داده است. همین انتقال علوم قرآن به اهل بیت است که موجب گشته پیامبر اکرم صلی الله علیه و آْله در مهمترین سفارش خود بیان کنند که: «إنّی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» (2) بنابراین از مجموع قرآن و روایاتِ اهل بیت علیهم السلام میشود حکم هر حادثهای را بدست آورد.
از طرف دیگر، هم قرآن وهم عترت طاهرین علیهم السلام، عقل را به عنوان یکی از منابع قوی دانستهاند لذا مطابق این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و آله که فرمود «إنّ لله علی الناس حجّتین» (3). اگر عقل چیزی را زیان بار تشخیص داد عمل به آن حرام است اگر عقل چیزی را سودمند و لازم تشخیص داد عمل به او یا واجب است یا مستحب برای اینکه عقل وقتی حجّت خدا شد و به طور قطع چیزی از راه عقل ثابت شد، عمل به او میشود شرعی.
با توجه به اینکه قرآن، خطوط کلی را گفته، روایات خطوط جزئی را هم بیان کرده و عقل یکی از حجج خداست از این مجموعه برمیآید که انسان تا روز قیامت در کنار سفره دین نشسته است. (4)
پس از این جواب مختصر بیان سابقه تاریخی این شبهه و س?ال آن هم با روایات اهلبیت علیهم السلام خالی از لطف نیست.
با مراجعه با منابع روایی در مییابیم که همین س?ال به نحوی از امام رضا علیهالسلام پرسیده شده است که ایشان نیز از قول امام صادق علیه السلام به این مطلب اشاره کردند که این س?ال از ایشان هم پرسیده شده است و معلوم است که این س?ال سابقه طولانی داشته و از حدود 13 قرن قبل مطرح بوده و خدمت اهلبیت علیه السلام مطرح میشده است.
در س?الی که خدمت امام صادق علیه السلام مطرح شده، آمده است: «أَنَّ رَجُلًا سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مَا بَالُ الْقُرْآنِ لَا یَزْدَادُ عَلَی النَّشْرِ وَ الدَّرْسِ إِلَّا غَضَاضَةً» چه میشود که هر چه قرآن را بیشتر تدریس میکنند و بیشتر نشر میدهند شیرینی قرآن زیادتر میشود و کهنه نمیشود حضرت فرمودند «فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی لَمْ یَجْعَلْهُ لِزَمَانٍ دُونَ زَمَانٍ وَ لِنَاسٍ دُونَ نَاسٍ فَهُوَ فِی کُلِّ زَمَانٍ جَدِیدٌ وَ عِنْدَ کُلِّ قَوْمٍ غَضٌّ إِلَی یَوْمِ الْقِیَامَة» خداوند تبارک تعالی قرآن را برای یک زمان قرار نداد بلکه برای یک ملت هم قرار نداد که ملتهای دیگر هم نتوانند از آن استفاده کنند پس قرآن در هر زمانی جدید است و نزد هر ملتیتر و تازه تا روز قیامت است. (5)
در پایان مناسب است به دو قاعده جری و تطبیق که بیانگر انطباق و شمول آیات قرآن کریم بر همه موضوعات در تمام اعصار است نیز اشاره شود که از امام باقر علیه السلام نقل شده است. تفسیر عیاشی در تبیین این قواعد از آن حضرت نقل کرده است: «ظَهرُهُ تَنزِیلُه وَ بَطنُهُ تَأوِیلُهُ مِنهُم مَا قَد مَضَی وَ مِنهُم مَا لَم یَکُن یَجرِی کَمَا تَجرِی الشَّمسَ وَ القَمَرَ».(6)
این قاعده بیانگر آن است که قرآن مثل خورشید است که در هر زمانی طلوع جدیدی دارد و خورشیدی که امروز طلوع میکند خورشید دیروزی نیست و هر لحظه و هر روز نور و حرارت جدیدی به بشر ارائه میکند ولی به ظاهر همان خورشید دیروز است ولی نور و حرارت او نور و حرارت دیروز است که در اثر همان انفجاراتی است که در درون خورشید صورت گرفته است. (7)
فرآوری شده توسط حسین عسگری
کارشناس شبکه تخصصی قرآن تبیان